بوکاچیو و کتاب دکامرون

بوکاچیو احتمالا در پاریس متولد شده است، فرزند نامشروع یک بازرگان فلورانسی و یک بانوی فرانسوی. او ‏در فلورانس در یتیم خانه ای که پدرش موسس آن بود رشد کرد تا اینکه در سال 1313 برای تحصیل ‏حسابداری و حقوق به ناپل فرستاده شد، اما وی پس از مدتی آن را رها کرد.‏

‏ او در زمان پادشاهی روبرت (‏Robert d’Anjou‏) زندگی میکرد، این پادشاه نیز دختری نامشروع به نام ‏ماریا (‏Maria de Conti d’Aquino‏) داشت که بوکاچیو سخت دلباخته او بود و احتمالا همان کسی است که ‏در نوشته های وی فیامتا (‏Fiammetta‏) نام برده شده است.‏

به علت تنگدستی در سال 1341 به فلورانس نزد پدرش بازگشت، وی خدمات دیپلماتیکی متعددی به دولت ‏میکرد و در سال 1350 بود که شاعر معروف ایتالیا یعنی پتراک (‏Petrarch‏) را می بیند و دوستی عمیقی بین ‏این دو شکل میگیرد که تا سال 1374 یعنی زمان مرگ پتراک ادامه میابد.‏

در سال 1362 بنا به دعوت دوستی که به او قول حمایت ملکه جوانا را میدهد، به ناپل بازمیگردد، اما استقبال ‏سرد ملکه او را به سمت پتراک در ونیز می کشاند، هرچند در آنجا نیز خانه اهدایی پتراک را رد می کند و به ‏فلورانس بازمی گردد. در اواخر عمر دوباره به سوی مذهب گرایش پیدا می کند و پس از یک بیماری یک ساله در ‏سال 1375، زمانی که نوشته هایش در مورد زندگی دانته و کتابش ناتمام باقی می ماند، به جهان باقی می شتابد. ‏

کتاب دکامرون (‏Il Decamerone ‎‏) که لغتی یونانی و به معنای ده روز است، از مهمترین نوشته های ‏بوکاچیو بشمار میرود، که در سال 1348 نوشتنش آغاز و پنج سال بعد به اتمام میرسد.‏
این کتاب مجموعه ای شامل 100 داستان جالب در یک قالب کلی است. هفت زن و سه مرد نجیب زاده ‏ثروتمند و محتاط برای فرار از طاعونی که در شهر فلورانس شیوع یافته، به ییلاقی خارج از شهر پناه ‏میبرند. در آنجا هریک از آنها ده داستان در طول ده روز تعریف میکند و هر راوی در پایان هر روز داستان ‏خود را با یک شعر به انتها می رساند که این اشعار نشان دهنده، قدرت شاعری بسیار زیبای بوکاچیو است. در ‏انتهای 100 داستان این دوستان به خانه های خود بازمی گردند.‏

‏ دکامرون اولین و بهترین اثر نثر دوران رنسانس بشمار می آید. داستانهای آن به لحاظ محتوا و تنوع قابل توجه ‏است که بوکاچیو در جمع آوری آنها از منابع زیادی فرانسوی، یونانی و نقل قولهای شفاهی عوام استفاده کرده ‏است.‏
نویسندگان بسیاری مانند شکسپیر و سروانتس و... از کتاب دکامرون تاثیر گرفته اند و این تاپیر را در آثار ‏خود منعکس کرده اند.‏

بوکاچیو در نوشته هایش از جمله سه کتاب، از عشق فراوانش به ماریا یاد کرده است. وی همچنین زندگی ‏نامه دانته همراه با تفسیر کمدی الهی و همچنین آثار تحقیقی و علمی دیگر و همچنین اشعاری به زبان ‏لاتین را نیز به رشته تحریر در آورده است.‏